اين صدا از كجا ميآيد؟...تمامي آنچه ما از قولنج به ياد داريم، به گرفتگيهاي عضلاني ختم نميشود. در حقيقت بيشتر اوقات قولنج را با صداي قولنج شكستن ميشناسيم و اما اين صدا از كجا ميآيد؟ و چرا ما از شنيدن آن احساس لذت و راحتي ميكنيم؟
قولنج شكستن، ممنوع
تقريباً همه آدمها در طول زندگي خود كشيدگي عضلاني را تجربه ميكنند. اسپاسمهاي عضلاني ميتوانند به علت كمآبي پس از ورزشهاي سنگين،استفاده زياد و طولاني از عضلات، آسيبهاي فيزيكي و همچنين كمبود بعضي مواد معدني مثل منيزيم و كلسيم رخ دهند.
علاوه بر اين اسپاسم عضلاني ميتواند نشانهاي از بيماريهاي اعصاب و روان باشد. مخصوصاً اگر به طور متناوب و در شرايط خاص تكرار شود.هرچند اسپاسم عضلاني در اغلب اوقات ناشي از علل چندان خطرناكي نيست اما در صورت تكرار بايد آسيبهاي مغزي، فشار به روي نخاع در ستون فقرات و حتي بيماريهايي چون ام.اس را از نظر دور نداشت.
اين صدا از كجا ميآيد؟
تمامي آنچه ما از قولنج به ياد داريم، به گرفتگيهاي عضلاني ختم نميشود. در حقيقت بيشتر اوقات قولنج را با صداي قولنج شكستن ميشناسيم و اما اين صدا از كجا ميآيد؟ و چرا ما از شنيدن آن احساس لذت و راحتي ميكنيم؟
اولين بار در سال 1971 دو دانشمند آلماني پس از وارد آوردن يك نيروي كششي به مفصل بين انگشت و كف دست شكلگيري حبابهاي گازي را در مفصل اثبات كردند. مفاصل بدن ما به وسيله يك بافت پوششي فرا گرفته شده است كه به آن كپسول مفصلي ميگوييم. در داخل اين كپسول مايعي وجود دارد كه با ايجاد حالت لغزندگي باعث حركت آسانتر استخوانها كنار هم ميشود. مواد معدني و گازهاي گوناگوني در اين مايع محلول هستند.حركات مفصلي در فعاليتهاي معمول، موجب افزايش حجم مفصل و كاهش فشار مايع مفصلي ميشود. كاهش فشار باعث يك حالت مكش در داخل فضاي مفصل ميشود و گازهاي محلول در مايع به صورت حباب درميآيند.
ايجاد اين حبابها باعث تحريك گيرندههاي عصبي داخل مفصل ميشود و به اين ترتيب مغز از پيدايش يك حالت غير طبيعي در مفصل اطلاع پيدا ميكند. حال ميتوان فهميد كه چرا ما پس از مدتي فعاليت دوست داريم قولنج مفاصل خود را بشكنيم. در حقيقت ما به طور ناخود آگاه تلاش ميكنيم پيام ناراحتكنندهاي را كه از مفصلها به مغزمان مخابره شده است، رفع كنيم. به اين ترتيب با ايجاد كشش مفاصل خود در حداكثر دامنه حركت آنها، سعي ميكنيم كه اين حباب گازي را بتركانيم و وقتي حباب گازي ميتركد، همان صداي معروف و خوشايند شنيده ميشود. به خاطر همين فرآيند تشكيل حباب است كه پس از قولنج شكستن يا همان تركاندن حباب تا مدتي با هر حركتي هم هيچ صدايي از مفصل ما بيرون نميآيد چون تشكيل دوباره حباب نيازمند گذشت زمان است. و اما ماجرا براي برخي افراد به همين جا ختم نميشود. آرام آرام با تكرار اين كار برخي از ما نه به خاطر روانتر شدن حركت مفصلهاي خود كه فقط براي لذت بردن از صداي تركيدن به جان مفاصل خود ميافتيم، به طوري كه تا صداي تازهاي از مفاصل خود نشنويم، دست بردار نيستيم.
از اين صدا بترسيم؟
يافتههاي اثبات شده چنداني وجود ندارند كه نشان دهند شكستن عادتي مفاصل نهايتاً موجب آرتريت آنها ميشود اما در عوض ثابت شده است كه با تحت كشش قرار دادن مفاصل بافتهاي اطراف مفصل همچون عضلات، رباطها و تاندونها آسيب ميبينند و در نتيجه در طولاني مدت امكان حركات ظريف از فرد سلب ميشود. از طرف ديگر آسيب بافتهاي حمايتي اطراف مفصل دامنه حركت آن را به طور غير طبيعي افزايش ميدهد و احتمال در رفتگي آن را بالا ميبرد. با تمامي اين تفاصيل، حركت دادن ناگهاني گردن يا ستون فقرات براي بيرون كشيدن صدا از آنها به هيچ عنوان منطقي به نظر نميرسد. حركت سريع گردن ميتواند به آسيب شريانهاي تغذيهكننده مغز و سايش تدريجي مهرهها منجر شود. آسيب ديدن مهرههاي گردني ميتواند آن قدر خطرناك و فاجعه بار باشد كه هر انسان عاقلي را از خير اين صداي خوشايند منصرف كند. شايد نتوان با قطعيت از عوارض طولاني مدت شكستن قولنج مفاصل سخن گفت اما يك توصيه را بايد بيترديد پذيرفت: «لطفاً براي شكستن قولنج خود از فرد ديگري استفاده نكنيد!» اگر تا امروز هنگام گرفتن عضلات پشت شما از كسي تقاضا ميكرديد كه روي ستون فقراتتان راه برود و حالا سالم هستيد، فقط بايد گفت كه آدم خوش شانسي بودهايد!
با قولنج خود چه كنيم
همانطور كه طيف گستردهاي از علل باعث ايجاد قولنج ميشوند، درمان و پيشگيري از آن هم راههاي گوناگوني دارد.اگر گرفتگي، درد و محدوديت حركت شما ناشي از اسپاسم و كرامپ عضلاني باشد، بايد به شناخت علت و درمان آن پرداخت. براي مثال برخي داروهاي پايين آورنده كلسترول خون، داروهاي پر فشاري خون و داروهاي ضد آلزايمر و پاركينسون ميتوانند موجب گرفتگيهاي عضلاني شوند. اگر داروي خاصي را به طور مرتب مصرف ميكنيد و دچار گرفتگي عضلاني شدهايد،شايد عاقلانهترين كار ممكن مراجعه به پزشكتان باشد.در هر حال فارغ از دلايل زمينهاي مهم، اغلب گرفتگيهاي عضلاني با انجام مانورها و حركات كششي برطرف ميشوند و نيازي به مصرف دارو نيست.
اگر به طور مكرر دچار گرفتگي عضلاني ميشويد و پس از بررسيهاي لازم علت خطرناكي يافت نشده است، ميتوانيد با مشاوره با يك كارشناس فيزيوتراپي نرمشها و حركتهاي كششي مفيد را ياد بگيريد.
بهتر آن است كه اين مانورها را هنگامي كه دچار مشكل نيستيد، تمرين كنيد و در موقع گرفتگي عضلاني تازه به فكر ياد گرفتن و امتحان كردن آنها نيفتيد! اگر پس از انجام حركات ورزش سنگين و طولاني مدت دچار گرفتگي عضلاني شدهايد، محتملترين علت به هم ريختن تنظيم آب و الكتروليتهاي بدن شماست. بهتر است فوراً مايعات و املاح بدن خود را با نوشيدنيهاي مفيد جايگزين كنيد و در نوبتهاي بعدي پيش از شروع فعاليت ورزشي نيز به ميزان كافي مايعات استفاده كنيد. همچنين ماساژ ناحيهاي كه دچار اسپاسم شده است يا گذاشتن كيسه يخ نيز ميتواند موثر باشد.
استفاده از داروهاي ضدالتهاب و شلكنندههاي موضعي عضلاني معمولاً آخرين اقدامي است كه ميتوان در خانه انجام داد. هر چند بهتر آن است كه لااقل براي اولين بار به وسيله پزشك توصيه شده باشند. به هر ترتيب استفاده از پمادهاي سالسيلات و پيروكسيكام ميتوانند در اين شرايط موثر واقع شوند اما اگر قولنج شما به علت تشكيل همان حبابهاي عجيب هم باشد، راه درمان و پيشگيري مسابقه براي شكستن قولنج نيست. بهترين كار اين است كه با تنظيم يك برنامه منظم ورزشهاي كششي تدريجا قدرت و انعطافپذيري عضلات و مفاصل بدن خود را بالا ببريد و حداكثر دامنه حركت آنها را افزايش دهيد.
انواع قولنج
باور كردنش خيلي ساده نيست اما اگر به فهرستها مراجعه كنيم، متوجه ميشويم كه بوعلي سينا و محمد بن زكرياي رازي هر كدام يك كتاب مستقل و مفصل در مورد قولنج نوشتهاند. البته در آن زمان كارشان چندان هم عجيب نبود. قولنج يكي از مهمترين بيماريهاي روزگار آنها به حساب ميآمد. بسياري از بيماريهايي كه امروز ميشناسيم در آن زمان همه با هم قولنج ناميده ميشدند. كلمه قولنج از ريشه قولون يا همان colon يوناني گرفته شده است.
در علم پزشكي قديم به دردهاي پيچشي و ناراحتكننده شكم و اعضاي مجاورش بدون آنكه دليل واقعي آن را بدانند، قولنج ميگفتند. با اين حساب هر عضوي در كنار بيماريها يك قولنج هم داشت. مثل قولنج كليه، قولنج كبد، قولنج روده، قولنج نوزادي و...هر چند بسياري از اين قولنجها در دنياي جديد به عنوان يك بيماري خطرناك و تمام عيار شناخته ميشوند اما جالب اين است كه برخي هم درست مثل قولنجهاي عضلاني روزگار ما به دليل انقباضات عضلاني رخ ميدهند.
البته اين بار انقباض عضلات صاف مثلاً قولنج نوزادان به دليل پاسخ نارس مغز نوزاد به فرآيندهاي گوارشي پديد ميآيد و فرمان مغز موجب انقباض بيش از اندازه عضلات شكم و احساس درد شديد نوزاد و گريههاي پايان ناپذير او ميشود يا اينكه قولنج روده كم و بيش همان سندرم روده تحريكپذير است كه به دليل اسپاسمهاي گاه و بيگاه عضلات صاف روده ايجاد ميشود.
forum.mihandownload.com
قولنج شكستن، ممنوع
تقريباً همه آدمها در طول زندگي خود كشيدگي عضلاني را تجربه ميكنند. اسپاسمهاي عضلاني ميتوانند به علت كمآبي پس از ورزشهاي سنگين،استفاده زياد و طولاني از عضلات، آسيبهاي فيزيكي و همچنين كمبود بعضي مواد معدني مثل منيزيم و كلسيم رخ دهند.
علاوه بر اين اسپاسم عضلاني ميتواند نشانهاي از بيماريهاي اعصاب و روان باشد. مخصوصاً اگر به طور متناوب و در شرايط خاص تكرار شود.هرچند اسپاسم عضلاني در اغلب اوقات ناشي از علل چندان خطرناكي نيست اما در صورت تكرار بايد آسيبهاي مغزي، فشار به روي نخاع در ستون فقرات و حتي بيماريهايي چون ام.اس را از نظر دور نداشت.
اين صدا از كجا ميآيد؟
تمامي آنچه ما از قولنج به ياد داريم، به گرفتگيهاي عضلاني ختم نميشود. در حقيقت بيشتر اوقات قولنج را با صداي قولنج شكستن ميشناسيم و اما اين صدا از كجا ميآيد؟ و چرا ما از شنيدن آن احساس لذت و راحتي ميكنيم؟
اولين بار در سال 1971 دو دانشمند آلماني پس از وارد آوردن يك نيروي كششي به مفصل بين انگشت و كف دست شكلگيري حبابهاي گازي را در مفصل اثبات كردند. مفاصل بدن ما به وسيله يك بافت پوششي فرا گرفته شده است كه به آن كپسول مفصلي ميگوييم. در داخل اين كپسول مايعي وجود دارد كه با ايجاد حالت لغزندگي باعث حركت آسانتر استخوانها كنار هم ميشود. مواد معدني و گازهاي گوناگوني در اين مايع محلول هستند.حركات مفصلي در فعاليتهاي معمول، موجب افزايش حجم مفصل و كاهش فشار مايع مفصلي ميشود. كاهش فشار باعث يك حالت مكش در داخل فضاي مفصل ميشود و گازهاي محلول در مايع به صورت حباب درميآيند.
ايجاد اين حبابها باعث تحريك گيرندههاي عصبي داخل مفصل ميشود و به اين ترتيب مغز از پيدايش يك حالت غير طبيعي در مفصل اطلاع پيدا ميكند. حال ميتوان فهميد كه چرا ما پس از مدتي فعاليت دوست داريم قولنج مفاصل خود را بشكنيم. در حقيقت ما به طور ناخود آگاه تلاش ميكنيم پيام ناراحتكنندهاي را كه از مفصلها به مغزمان مخابره شده است، رفع كنيم. به اين ترتيب با ايجاد كشش مفاصل خود در حداكثر دامنه حركت آنها، سعي ميكنيم كه اين حباب گازي را بتركانيم و وقتي حباب گازي ميتركد، همان صداي معروف و خوشايند شنيده ميشود. به خاطر همين فرآيند تشكيل حباب است كه پس از قولنج شكستن يا همان تركاندن حباب تا مدتي با هر حركتي هم هيچ صدايي از مفصل ما بيرون نميآيد چون تشكيل دوباره حباب نيازمند گذشت زمان است. و اما ماجرا براي برخي افراد به همين جا ختم نميشود. آرام آرام با تكرار اين كار برخي از ما نه به خاطر روانتر شدن حركت مفصلهاي خود كه فقط براي لذت بردن از صداي تركيدن به جان مفاصل خود ميافتيم، به طوري كه تا صداي تازهاي از مفاصل خود نشنويم، دست بردار نيستيم.
از اين صدا بترسيم؟
يافتههاي اثبات شده چنداني وجود ندارند كه نشان دهند شكستن عادتي مفاصل نهايتاً موجب آرتريت آنها ميشود اما در عوض ثابت شده است كه با تحت كشش قرار دادن مفاصل بافتهاي اطراف مفصل همچون عضلات، رباطها و تاندونها آسيب ميبينند و در نتيجه در طولاني مدت امكان حركات ظريف از فرد سلب ميشود. از طرف ديگر آسيب بافتهاي حمايتي اطراف مفصل دامنه حركت آن را به طور غير طبيعي افزايش ميدهد و احتمال در رفتگي آن را بالا ميبرد. با تمامي اين تفاصيل، حركت دادن ناگهاني گردن يا ستون فقرات براي بيرون كشيدن صدا از آنها به هيچ عنوان منطقي به نظر نميرسد. حركت سريع گردن ميتواند به آسيب شريانهاي تغذيهكننده مغز و سايش تدريجي مهرهها منجر شود. آسيب ديدن مهرههاي گردني ميتواند آن قدر خطرناك و فاجعه بار باشد كه هر انسان عاقلي را از خير اين صداي خوشايند منصرف كند. شايد نتوان با قطعيت از عوارض طولاني مدت شكستن قولنج مفاصل سخن گفت اما يك توصيه را بايد بيترديد پذيرفت: «لطفاً براي شكستن قولنج خود از فرد ديگري استفاده نكنيد!» اگر تا امروز هنگام گرفتن عضلات پشت شما از كسي تقاضا ميكرديد كه روي ستون فقراتتان راه برود و حالا سالم هستيد، فقط بايد گفت كه آدم خوش شانسي بودهايد!
با قولنج خود چه كنيم
همانطور كه طيف گستردهاي از علل باعث ايجاد قولنج ميشوند، درمان و پيشگيري از آن هم راههاي گوناگوني دارد.اگر گرفتگي، درد و محدوديت حركت شما ناشي از اسپاسم و كرامپ عضلاني باشد، بايد به شناخت علت و درمان آن پرداخت. براي مثال برخي داروهاي پايين آورنده كلسترول خون، داروهاي پر فشاري خون و داروهاي ضد آلزايمر و پاركينسون ميتوانند موجب گرفتگيهاي عضلاني شوند. اگر داروي خاصي را به طور مرتب مصرف ميكنيد و دچار گرفتگي عضلاني شدهايد،شايد عاقلانهترين كار ممكن مراجعه به پزشكتان باشد.در هر حال فارغ از دلايل زمينهاي مهم، اغلب گرفتگيهاي عضلاني با انجام مانورها و حركات كششي برطرف ميشوند و نيازي به مصرف دارو نيست.
اگر به طور مكرر دچار گرفتگي عضلاني ميشويد و پس از بررسيهاي لازم علت خطرناكي يافت نشده است، ميتوانيد با مشاوره با يك كارشناس فيزيوتراپي نرمشها و حركتهاي كششي مفيد را ياد بگيريد.
بهتر آن است كه اين مانورها را هنگامي كه دچار مشكل نيستيد، تمرين كنيد و در موقع گرفتگي عضلاني تازه به فكر ياد گرفتن و امتحان كردن آنها نيفتيد! اگر پس از انجام حركات ورزش سنگين و طولاني مدت دچار گرفتگي عضلاني شدهايد، محتملترين علت به هم ريختن تنظيم آب و الكتروليتهاي بدن شماست. بهتر است فوراً مايعات و املاح بدن خود را با نوشيدنيهاي مفيد جايگزين كنيد و در نوبتهاي بعدي پيش از شروع فعاليت ورزشي نيز به ميزان كافي مايعات استفاده كنيد. همچنين ماساژ ناحيهاي كه دچار اسپاسم شده است يا گذاشتن كيسه يخ نيز ميتواند موثر باشد.
استفاده از داروهاي ضدالتهاب و شلكنندههاي موضعي عضلاني معمولاً آخرين اقدامي است كه ميتوان در خانه انجام داد. هر چند بهتر آن است كه لااقل براي اولين بار به وسيله پزشك توصيه شده باشند. به هر ترتيب استفاده از پمادهاي سالسيلات و پيروكسيكام ميتوانند در اين شرايط موثر واقع شوند اما اگر قولنج شما به علت تشكيل همان حبابهاي عجيب هم باشد، راه درمان و پيشگيري مسابقه براي شكستن قولنج نيست. بهترين كار اين است كه با تنظيم يك برنامه منظم ورزشهاي كششي تدريجا قدرت و انعطافپذيري عضلات و مفاصل بدن خود را بالا ببريد و حداكثر دامنه حركت آنها را افزايش دهيد.
انواع قولنج
باور كردنش خيلي ساده نيست اما اگر به فهرستها مراجعه كنيم، متوجه ميشويم كه بوعلي سينا و محمد بن زكرياي رازي هر كدام يك كتاب مستقل و مفصل در مورد قولنج نوشتهاند. البته در آن زمان كارشان چندان هم عجيب نبود. قولنج يكي از مهمترين بيماريهاي روزگار آنها به حساب ميآمد. بسياري از بيماريهايي كه امروز ميشناسيم در آن زمان همه با هم قولنج ناميده ميشدند. كلمه قولنج از ريشه قولون يا همان colon يوناني گرفته شده است.
در علم پزشكي قديم به دردهاي پيچشي و ناراحتكننده شكم و اعضاي مجاورش بدون آنكه دليل واقعي آن را بدانند، قولنج ميگفتند. با اين حساب هر عضوي در كنار بيماريها يك قولنج هم داشت. مثل قولنج كليه، قولنج كبد، قولنج روده، قولنج نوزادي و...هر چند بسياري از اين قولنجها در دنياي جديد به عنوان يك بيماري خطرناك و تمام عيار شناخته ميشوند اما جالب اين است كه برخي هم درست مثل قولنجهاي عضلاني روزگار ما به دليل انقباضات عضلاني رخ ميدهند.
البته اين بار انقباض عضلات صاف مثلاً قولنج نوزادان به دليل پاسخ نارس مغز نوزاد به فرآيندهاي گوارشي پديد ميآيد و فرمان مغز موجب انقباض بيش از اندازه عضلات شكم و احساس درد شديد نوزاد و گريههاي پايان ناپذير او ميشود يا اينكه قولنج روده كم و بيش همان سندرم روده تحريكپذير است كه به دليل اسپاسمهاي گاه و بيگاه عضلات صاف روده ايجاد ميشود.
forum.mihandownload.com