(پیتونک گلچینی از بهترین مطالب وب را در اختیارتان می گذارد) کپی برداری از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است

توجه

دوستان عزیز یک سالی هست که وبلاگ نویسی رو گذاشتم کنارازین به بعد میتونید مطالب خنده دار و جالب رو در فیس بوک من ببینید:www.facebook.com/Aran.Fadavi *برای ارسال نظر هایتان در زیر هر مطلب کادری با گزینه ی (ارسال یک نظر) وجود دارد . با کلیک کردن بر روی آن و پر کردن فرم مورد نظر، ما را در بهتر شدن یاری کنید.

*برای دیدن عکس هایی که دیده نمی شوند از Show picture استفاده کنید.

*برای دیدن صفحات بعدی از گزینه ی "پیام های قدیمی تر" در قسمت پایین صفحه استفاده کنید.

فکر و زندگی
یافته های روانشناختی حاکی از آنست که چگونه اندیشیدن در چگونه زندگی کردن انسان تاثیر دارد ، بعبارت دیگر انسان هر طور که فکر کند همانطور هم زندگی می کند . یعنی اینکه ذهن انسان دهن بین است هرچه به او بگوئید باور می کند .

حال باید دید : ما چگونه فکر می کنیم ؟ مثبت یا منفی !
تجربه زندگی ، در جامعه امروزی حاکی از آن است که  توانمندی ما در جهت منفی بسیار زیاد و نگرش ما به سمت مثبت بسیار کم است . در گذر زمان یاد گرفته ایم یا به ما آموخته اند که منفی فکر کنیم و منفی ببینیم . اولین چیزی که در خود و یا در دیگران توجه ما را به سوی خود جلب می کند نقاط منفی است .
تفکر منفی بیماری مهلکی است که ذهن ،‌احساسات و جسم انسان را مبتلا می سازد . با این حال اگر آنرا با بیماریهای خطرناکی مانند ایدز ، ‌ناراحتی های قلبی ، فشار خون ،‌ سرطان و هر بیماری مشابه دیگری مقایسه کنیم می بینیم تفکر منفی چیزی نیست که نتوان از آن اجتناب کرد . لذا تفکر منفی درمان پذیر است ! چرا که این افکار است که بر احساسات ما تاثیر می گذارد ! برای مثال به چیزی که دوست دارید فکر کنید چه احساسی دارید ؟ حال به چیزی که از آن متنفرید بیاندیشید ! چه احساسی دارید ؟ بار دیگر به آنچه که دوست دارید فکر کنید ؟ مجبور نیستیم آگاهانه احساسات خود را تغییر دهیم ، کافیست افکارمان را تغییر دهیم تا احساسات ما به سرعت از آن تبعیت کند . افکار مثبت ( خوشی ، خوشبختی ،‌احساس موفقیت ، احترام بنفس و ارزشمند بودن و … ) تاثیر مثبت ( دلگرمی ، آرامش ، راحتی ، ‌انرژی ، عشق و … ) برجای می گذارند . پس هر اندیشه خوبی که در ذهن ما جاری شود بر سرنوشت زندگی ما تاثیر می گذارد در حالی که افکار منفی ( حقارت ، خود کم بینی ،‌رنجش ،‌ترس و … ) نتایج منفی (‌عصبیت ،‌اضطراب ، عناد ،‌خشم ،‌خستگی و … ) تولید    می کند . در همین رابطه مولانا می گوید :
از یک اندیشه که آید در درون   صد جهان گردد به یکدم سرنگون
 به عبارت دیگر ذهن جایگاهی است که می تواند از جهنم بهشت و از بهشت جهنم بیافریند . 

از سوی دیگر اغلب بیماریها ساخته و پرداخته ذهن بیمار ماست ! گاه احساس شایسته نبودن روی تمامی نقطه نظرات مثبت ما تاثیر منفی می گذارد و افکار منفی را اعتبار می بخشد . بارها پیش آمده است وقتی به جنبه مثبتی از زندگی برخورد می کنیم بلافاصله احساس ناشایسته بودن پا پیش گذاشته فرمان دیگری صادر می کند : نه نیستی ! وقتی چیز مثبتی برای خود آرزو می کنیم احساس ناشایسته بودن می گوید :  نه این واقعیت ندارد ! هنگامی که درباره خود فکر بدی می کنیم احساس ناشایسته بودن در مقام موافق ظاهر می شود ، بله همینطور است ! از این هم که فکر می کند بدتر ! وقتی که به خود می گوییم : نمی توانیم به خواسته خود برسیم ، احساس ناشایسته بودن می گوید : بله ! حالا واقع بینانه فکر می کنی !
بررسی های علوم پزشکی حاکی از آنست که :
۱- تمامی افکار منفی ، ایمنی و مصونیت بدن را کاهش داده ،‌موجب افزایش فشار خون شده و در بدن فشار عصبی و خستگی عمومی تولید می کند ،که سرایت بیماریهای فرصت طلب و اختلال در  کارکرد قلب و فرسوده عضلات را نیز در پی دارد .
۲- هر چه مردم بیشتر فکر کنند که ظرف چند سال ( آتی ) خواهند مرد ، کمتر به انجام طرحهای بلند مدت فکرمی کنند . در نتیجه خوشی و لذت زندگی از بین می رود و میل به زندگی نیز فروکش می کند . لذا مدت زمانی بعد می گویند : زندگی به چه دردی می خورد ؟ چون پاسخ مناسبی ممکن است دریافت نکند ،‌میل به مردن در انسان قوت می گیرد !
۳- بین شرایط فکری و حالات جسمانی انسان ارتباط مستقیم وجود دارد ! هر چه انسان در سایه آرامش فکری و روحی فرصت بیشتری را جهت استراحت بدست آورد ، قلب کمتر به زحمت می افتد و کمتر کار می کند در نتیجه فشار کمتری به دستگاه قلب و عروق انسان وارد می شود . وقتی فشارهای ناشی از تفکر منفی تمام می شود و حالت راحتی به بدن بر می گردد کار قلب و دستگاه گردش خون می تواند التیام یابد و به وظایفی که برای فرد تعیین شده است بهتر عمل نماید .ایجاد تفکر مثبت فرسودگی عضلات را کم می کند چه بسا آنها را بازسازی کند !
سرطان در واقع توده ای از بافتهای سلولی است که خارج از کنترل انسان رشد می کند ، این رشد می تواند بسرعت یا به کندی صورت پذیرد . ما بسیاری از بیماران سرطانی را می شناسیم که بیماریشان بطور خودبخودی تسکین یافته است . بخاطر آنکه افکارشان را تغییر داده اند و این تغییر بر پیشرفت سرطان در آنها تاثیر گذاشته است . بجای آنکه منتظر مرگ بمانند ! این فکر را با میل به زندگی عوض کردند .
بنابراین می توان نتیجه گرفت که تفکر منفی درمان پذیر است . اینکه چگونه بیاندیشیم در اختیار ماست ! اینکه مثبت فکر کنیم یا منفی و یا اینکه چه مسیری را در زندگی انتخاب نمائیم در دست ماست . اگر بخواهید احساس بهتری  داشته باشید باید بدانید بجای حوادث بیرونی این افکار و طرز تلقی های شماست که احساسات شما را بوجود می آورند ! با شادیها ،‌زیبائیها و رنگهای زندگی همدردی کنید ، هر چه از اشکالات زندگی کمتر بگویید بهتر است . در هر لحظه به خصوص ، ‌به دلایل مختلف می توان ثابت کرد که زندگی بستری از تیغ و خار یا باغی از گل سرخ است ، اما اینکه ما زندگی را چگونه ببینیم به این بستگی دارد که به چه توجه کنیم ! آیا هرگز متوجه شده اید وقتی به شما شاخه گل سرخی را هدیه می دهند ،‌خارهائی بخود چسبیده دارد ؟ اگر خارها را از ساقه جدا کنید گل زودتر پژمرده می شود . گل فروشیها این را می دانند بهمین خاطر خارها را بحال خود رها می کنند . آیا هرگز می پرسید که چرا گل را با خارهایش به من هدیه می دهید ؟ البته که  نمی پرسید ! زیبائی گل را تحسین می کنید ! از کنار تیغ ها می گذرید و از گل لذت می برید و از اهدا کننده آن تشکر می کنید . اگر موافقید می توانیم از منفی ها شروع کنیم ، به همه نواقص اطراف خود نگاه کنید ،‌ به هر صورت و اندازه هم که خوب باشند می توانند عوض شوند آیا جز این است ؟ چرکها و گرد و غبار های زندگی را پیدا کنید ، ببینید چه بسیار اشیائی دارید که باید تمیز ، تعمیر و یا تعویض شوند .
حال از موضع منفی فاصله می گیریم بار دیگر به اطرافمان نگاه می کنیم به همان اطرافی که اشکالاتش را می دیدیم ، این بار جنبه های مثبت آن را می بینیم .
آیا به نظر شما این اشیائی که اطراف شما هستند زیبا نیستند ؟ آیا احساس نمی کنید وقتی به جنبه های مثبت اطرافتان می اندیشید احساس بهتری پیدا می کنید ! فرایند توجه به جنبه های مثبت موجب بوجود آوردن احساسات بهتر در مورد جنبه های مختلف زندگی می شود . حتی در مورد جسم خود نیز می توانید این گونه عمل کنید ،‌دائم اشکالات را جستجو کنید که این سمت بدنم ورم کرده است صورتم جوش زده است ، پوستهایم جمع شده و چین و چروک خورده است ، هر چه سن و سال بالاتر می رود این فهرست طولانی تر می شود . اما حالا بجای جنبه های منفی به جنبه های مثبت بدن خود فکر کنید !
اگر پای چپ شما درد می کند خوشحال باشید که پای راست شما درد  نمی کند .در مورد همه اجزای بدنتان که خوب کار می کند چه می گویید ؟ هضم غذا ،‌گردش خون ، تنفس و تفکر و … انگار دو وکیل یکی برای زندگی بد و منفی و دیگری برای زندگی خوب و زیبا در ذهن شما وجود دارد و مدرک جمع می کنند . شما در حکم قاضی هستید ، می توانید هر مدرکی را که نمی پسندید کنار بگذارید . تصمیم نهائی با شماست ! به نظر شما کدام قلم می تواند شور و شادی و آرامش و راحتی بیشتری را برای شما به ارمغان آورد . بجای توجه به خاطرات منفی گذشته به خاطرات خوش گذشته که در واقع وجود داشته اند توجه کنیم ، یا به برنامه های واقع بینانه ای که برای زندگی آینده داریم توجه کنیم ! چه بهتر که در تمامی شرایط به زندگی کردن در لحظه اکنون توجه کنیم ! همانقدر که در خاطرات گذشته یا اهداف آینده غرق می شویم به همان اندازه از لحظه اکنون و حال محروم  می شویم ،‌که در لحظات بعدی زندگی فضای خالی آن احساس می شود .
حال زمان انتخاب فرارسیده است ! انتخاب مهمی است ، تفکر مثبت یا منفی !! راستی اگر قرار می شد که یکبار و برای همیشه از میان این دو یکی را انتخاب کنید ، کدام را انتخاب می کردید !! تفکر منفی لحظات فرد را آلوده می کند ،‌میان لحظه حال تا زمان آینده ، لحظات زیبائی وجود دارد که می توانید از آن لذت ببرید ، جالب اینجاست که وقتی انسانها سرانجام تسلیم می شوند و به لحظه حال توجه می کنند اغلب به این نتیجه می رسند که زندگی می تواند مکان جالبی باشد و به این نکته مهم پی می برند که بجای زندگی کردن ، این واکنش و تفکر منفی آنان بوده است که تولید زحمت کرده است . هرگز کاری را که امروز می توانید انجام دهید به فردا موکول نکنید ، شاید به این دلیل است که تا کنون از زندگی لذت نبرده اید .
وقتی پیرتر شوم این کار را انجام می دهم ، وقتی فرصتم بیشتر شود این کار را می کنم ،‌کاری که همیشه قصد انجامش را دارید همین حالا انجام دهید ، از هر لحظه عمر خود همین حالا لذت ببرید . دنیا محل تغییر است ، زندگی ، همان چیزی است که افکار ما آنرا می سازد . غلبه بر تفکر منفی مستلزم تغییرات عمده است . منظور تنها تغییرات ذهنی نیست ، بلکه تغییرات احساسی و جسمانی نیز مد نظر است . به عبارت دیگر این سبک و شیوه زندگی شماست که باید تغییر کند . اگر طالب بهبودی هستید میل به تغییر داشته باشید ، پذیرای تغییر باشید ، تغییرات مثبت را گرامی بدارید و از آنها استقبال کنید . همه آن چیزهائی که در زندگی دارید نتیجه فکر و احساس شماست که تا اینجا انجام داده اید ! اگر طالب بهتر شدن هستید ، باید آنچه را که فکر و احساس  می کنید و انجام می دهید تغییر دهید ،‌البته موضوع به همین سادگی است ساده !! ما نه لزوماً آسان !! به قول یکی از دانشمندان ، زندگی به تناسب شهامت اشخاص در هم می پیچید یا گسترش می یابد . صادقانه به اجزا زندگی خود نگاه کنید ، ببینید نسبت به کدام امور ، کدام شرایط و چه اشخاصی ، منفی فکر می کنید ، از شرشان خلاص شوید .
ذهن هم مثل جسم با تکرار قوی می شود و قدرت می گیرد . استفاده از وزنه ها بدن را قوی  می سازد و استفاده از اندیشه ذهن را قوی می گرداند ، ممکن است تفکر منفی داشته باشید و ممکن است سالها منفی فکر کردن را تمرین کرده باشید و در اثر تکرار عادت منفی در شما قدرت گرفته باشد و توجه به امر مثبت در شما پایه نگرفته و یا ضعیف باشد ، راه قوی شدن در آن مثبت اندیشی است !! از آنجائیکه ما عادت کردیم که به منفی ها فکر کنیم و مثبت ها را نبینیم و فراموش کنیم که نوشتن اتفاقات و خاطرات خوشایند شرایط مساعد و مطلوبی را فراهم می آورد که به جنبه های مثبت بیاندیشیم . برای این کار می توانیم حوادث خوب و خوشایند زندگی را یادداشت کنیم . دفترچه مخصوصی برای این کار بخریم . دفترچه ای با جلد محکم وزیبا و تمام اتفاقات خوش زندگی خود را در آن یادداشت کنیم . لازم نیست نوشته های شما طولانی باشد . ضرورتی ندارد جز شما دیگران از آن سر در بیاورند . با این روند هر آینه احساس بدی پیدا کردید این دفترچه را بخوانید . به یاد خوبیها و حوادث خوش زندگی خود بیافتید تا روحیه تان بهتر شود . موضوع دیگر که حاکی از تاثیرات تفکر در زندگی است داشتن مقصود و هدف در این خصوص است . البته مقصود با هدف متفاوت است . مقصود چیزی نیست که بتوان به آن رسید ، ولی هدف در واقع در حکم ایستگاههایی است که شما را به مقصد نزدیکتر می کند . عبارتی مانند : در جستجوی موفقیت هستم . به زندگی عشق می ورزم ، در خدمت روح و روان خود هستم ، در خدمت به انسانیت هستم و … . مقصود را توصیف می کند . اغلب مردم نمی دانند که واقعاً چه می خواهند ، فکر می کنند که می دانند اما در واقع نمی دانند ،   خیلی ها نمی دانند که از زندگی خود چه می خواهند . نمی دانند کی هستند ، برای چه آفریده شده اند ، هدف شان از زندگی چیست ؟ آموزش مهارتهای زندگی و یکی از این مهارتها ( مهارت خودآگاهی ) و فهرست کردن اهداف در زندگی      می تواند به ما کمک کند تا در فرصتهای مناسب به برنامه ریزی برای رسیدن به آن بپردازم . بایداین حقیقت را پذیرفت که هر چقدر قوی و قدرتمند باشیم با محدودیت هائی روبرو هستیم . یک شبانه روز بیش از ۲۴ ساعت ، هر سال بیش از ۳۶۵ روز است و در هر چهار سال یکبار بیش از ۳۶۶ روز نیست ،‌سالهای عمر ما محدود است . سالهای زیادی در این دنیا فرصت نداریم . دست یابی به همه اهداف زندگی امکان پذیر نیست هرچند نوع زندگی مهم است نه کمیت زندگی . در این راستا به برخی از خواسته های خود می رسید . احتمالاً چند خواسته شما جای خود را با خواسته های دیگر عوض می کنند . اما برخی اهداف مانند خدا را شناختن ،‌سالم ماندن ،‌احساس خوشبختی داشتن احتمالاً در تمام مدت عمر شما به قوت خود باقی می مانند ، حتی اگر ۹۹ سال دیگر هم عمر کنید .
با حرکت از خارها بسوی ستاره ها
منابع :
مجموعه یادداشتهای مولف بر اساس تجارب بالینی
مثبت درمانی ، نویسنده : لورمن وینسنت پیل ، ترجمه : پوراندخت تمدن
تفکر منفی ، نویسنده : جان راجر ، پیتر مک ویلیلمز  ، ترجمه : مهدی قراچه داغی
تالیف :
محمودرضا هاشم ورزی
کارشناس ارشد بهداشت روان – MPHبهداشت روان و اعتیاد – مدرس دانشگاه    
 RELAX_892@YAHOO.COM


0 دیدگاه:

توجه:

برای دیدن صفحه ی بعد بر روی "پیام های قدیمی تر" کلیک کنید

--------------------------------