(پیتونک گلچینی از بهترین مطالب وب را در اختیارتان می گذارد) کپی برداری از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است

توجه

دوستان عزیز یک سالی هست که وبلاگ نویسی رو گذاشتم کنارازین به بعد میتونید مطالب خنده دار و جالب رو در فیس بوک من ببینید:www.facebook.com/Aran.Fadavi *برای ارسال نظر هایتان در زیر هر مطلب کادری با گزینه ی (ارسال یک نظر) وجود دارد . با کلیک کردن بر روی آن و پر کردن فرم مورد نظر، ما را در بهتر شدن یاری کنید.

*برای دیدن عکس هایی که دیده نمی شوند از Show picture استفاده کنید.

*برای دیدن صفحات بعدی از گزینه ی "پیام های قدیمی تر" در قسمت پایین صفحه استفاده کنید.

جمجمه های کریستال (بلورین)



جمجمه های کریستال که در اصل منتقل کننده ادراک حسی می باشند و ما آن را بخوبی مورد سنجش قرار داده ایم نمونه های کریستالی طرح سر انسان همراه با چشمهایی ماوراءالطبیعه و ابزاری جهت بر انگیختن ادراک و روح انسان میباشند. آنها نمونه های مشابهی از جمجمه انسان هستند که غالبا توسط کریستال کوارتز ساخته شده اند ولی نه همه آنها ، بعنوان مثال جمجمه یشم چینی. جمجمه های کریستال در اندازه های متنوع ساخته شده است و ممکن است تا چند اینچ با اندازه سر انسان مغایرت داشته باشد. قدمت یک جمجمه را میتوان برآورد کرد ولی نه زمان حکاکی آن و یا مکان شکل گیری آن را ، بعبارتی دیگر زمان شکل گیری کریستال قابل تشخیص میباشد. بعضی از کریستالهای موجود بیش از هزاران سال قدمت دارند چنانچه بیشتر آنها هم دوره هستند. جمجمه های کریستال اکثرا به تمدن باستانی “مزوآمریکن _Mesoamerican” تعلق دارند ، بویژه به قوم مایا ها که توسط تقویم بزرگ آنها و پیشگویی هایی که بواسطه آن شده است بر ما آشنا شده اند
. (مترجم : [جمجمه یشم چینی] کوارتز یا سیلیسیوم دو اکسیدان _ ماده ای معدنی که بوفور یافت می شود و به سنگ چینی یا الماس کوهی نیز مشهور است _ [یشم ] ماده ای معدنی با رنگ سبز مایل به آبی که بعنوان جواهر و زینت آلات بکار میرود)
بشر همواره درپی پدیده های ناشناخته جهان آفرینش و آنهایی که دارای نیروهای برتر هستند  بوده است . تکنولوژی و شبکه های اطلاع رسانی به تکاپوی علم در این موقعیت کمک خواهد کرد و آن را با سرعتی هرچه بیشتر بجو میراند طوری که انگار همه اینها از قبل برنامه ریزی شده است . آیا ما میتوانیم واقیعت را دریابیم ؟ این که ما که هستیم و چرا اینجا هستیم ؛ بزودی معلوم خواهد شد . در حالی که شما این مطالب را مطالعه میکنید همزمان روح شما برای دریافت اسرار زندگی … مرگ … و تولد مجدد در حال تکاپوست .
جمجمه های کریستال اسرارآمیز به یکی دیگر از وسایل پیش گویی مبدل شده است .عقیده بر این است که کریستالها گاهی اوقات دارای نیروهای جادویی هستند ، همچنین انتقال دهنده و دریافت کننده انرژی . طراحی جمجمه های کریستالی مایاها این گونه است که زوایای نور و انرژی را به صورت یک اتحاد خاص هندسی در یک نقطه ویژه متمرکز می کنند که این امر از خاصیت کریستال کوارتز بهره برده است . جمجمه های کریستال در مبحث علم متافیزیک (ماوراءالطبیعه) بعنوان ابزار شفابخشی ، توان بخشی ، و بالا بردن قدرت های روح و روان شناخته شده است که در مراسم و آیین های تمدن های گذشته بکار می رفته است. این کریستالها در طول شفا بخشی شخص را بمرحله ابر آگاهی میرساند و تعادلی در منافذ انرژی های روحی ایجاد میکند که باعث توانایی درک ماهیت خلقت انسان و سیر تکاملی آن می شود. بکارگیری یک شیئ برای تبادل انرژی و یا دریافت پیام با  آن “روان سنجی ” نام دارد. ارتباط چشمی برقرار کردن با درون کریستال کوارتز جهت دریافت پیام ، روشی ماوراءالطبیعی برای پیشگویی آینده محسوب میشود که به آن آینده نگری توسط گوی بلورین نیز گفته میشود . فرضیه های زیادی در این مورد وجود دارد مبنی بر اینکه جمجمه های کریستال میراث موجوداتی با هوش برتر یا مسافران فضایی باستانی هستند که احتمالا نوع بشر را بنیان نهادند. (مترجم : “کارلس کاستاندا” در آثارش [منافذ انرژی]های روانی را بعنوان “سوراخهای کالبد انژی” معرفی میکند که موجب ضعف یا عدم تعادل روان میگردد)
قضیه ” 12 دورتادور 1 “

نمونه های زیادی در ارتباط با قضیه ” 12 دورتادور 1 ” وجود دارد :
· ترکیب شبکه خطوط و زوایای نور درجمجمه های کریستالی
· دایره البروج  (که متشکل از 12 صورت فلکی است که برج ها را بر اساس آن نام گذاری کرده اند که به ترتیب برجها عبارت است از : بره ، گاو، دوپیکر ، خرچنگ ، شیر ، سنبله ، ترازو ، کژدم ، کمان یا کماندار، بز ، ظرف آب و ماهی _ مترجم)
· ساعت
· عیسی و مریدانش (حواریون)
· قوم بنی اسرائیل
· پادشاه آرتور و 12 شوالیه دربار افسانه ای آن
· گروه مرکزی 12 خدای خالق و موارد دیگری که تابع این الگو باشد.
مراحل 13 گانه ای برای تکامل درک احساسات و هوشیاری که در طول زمان شکل گرفته است بر ما گذشته است. 21 دسامبر 2012 ظاهرا زمانی برای تحول هوشیاری و ادراک بشر می باشد که در تمام پیشگویی ها به آن اشاره شده است . زمانی که روح بشریت برانگیخته خواهد شد و به خاستگاه خود بازمی گردد .
اعداد 12 یا 3 همواره نمادی از بعد سوم بوده اند . گردش ادراک انسان در طول زمان را میتوان با بدست آوردن “توالی فیبوناچی”  و یا طرح های خاص هندسی توضیح داد. در زمانی که ادراک بشر به نقطه آغازین خود بازگردد ، 12 هرم یا 12 مدخل و یا 12 مسیر هدایت نیروی بزرگ که به صورت استراتیژیک در زمین مستقر شده اند فعال خواهند شد _ بازگشت فیبوناچی به صفر . همچنین افرادی به 12 مخفیگاه UFO در زیر زمین اشاره کرده اند که به گفته آنها در پایان دوره از مخفیگاههای خود خارج خواهند شد . (مترجم :[ فیبوناچی] شاخه ای از علم ریاضیات)
13 جمجمه کریستال

فرضیه های متعددی مبنی بر گرد هم آمدن 13 جمجمه کریستال در آینده نزدیک وجود دارد ؛ زمانی که بشر راه سعادت خود را یافته باشد و به هدف نهایی خود در طول زمان نائل گردد.
· 13 جمجمه کریستال گرانقدر که در بردارنده اطلاعاتی در زمینه تاریخ این سیاره ، اسرار خلقت انسان و سرنوشت بشر است توسط یک نظام اجتماعی مادی گرا و پوشالی به فراموشی سپرده شده اند.
· هزاران سال قبل بزرگان مایا 13 جمجمه کریستال را برای نسلهای آینده باقی گذاشند . جمجمه هایی که دارای بصیرتی بزرگ و اطلاعاتی در مورد پیشینه سیاره زمین ، سیر تکامل انسان ، هدف ما در این سیاره و سرنوشت ما در آینده هستند . طبق یک افسانه ، 13 جمجمه کریستال در زمان یک دگرگونی بزرگ بهم می پیوندند . و این معلومات در آن زمان برای بشر فاش خواهد شد و آمادگی درک آن را خواهد داشت.
· 13 جمجمه کریستال با اندازه های حقیقی که در اقصی نقاط جهان پراکنده شده اند روزی دور هم جمع می شوند و با تشکیل یک شبکه اتساع انرژی ذهنیت و آگاهی انسان را باز و به حالت طبیعی ذات خود باز میگرداند . ظاهرا برخی از جمجمه های نزد افراد بومی میباشد ، چه بسا نزد “شامن” ها ، افرادی که آثار باستانی خود را حفظ کرده اند ، در صورتی که بقیه جمجمه ها در دست دیگران هستند و از ارزش آنها بی خبرند. (مترجم : [شامن] کشیش یا کاهن یا جادوگری از قبیله که با استفاده از نیروهای ماوراءالطبیعه اقدام به پیشگویی آینده یا شفا دادن بیماران می کنند)
· 12 قوم در زمان های معین همراه با جمجمه های کریستال خود به مکان های خاصی رفته اند . شاید به “یوکاتان” ؛ هیچکس درست نمیداند کِـی و کجا ، بهر حال بمرور زمان مشخص خواهد شد . همچنین مکان سیزدهمین جمجمه اکنون برای ما ناشناخته است. در این مورد فرضیه های زیادی در ارتباط با موجودات بیگانه پنهان در زیر زمین و آشکار شدن آنها در طول زمان وجود دارد که گفته میشود با مایا ها در ارتباط بوده اند. هنگامیکه جمجمه های کریستال بواسطه سیزدهمین جمجمه در یک ردیف قرار بگیرند با تشکیل یک شبکه اتساع انرژی هوشمند ، ذهنیت و ادراک انسان را روشن و آن را به حالت طبیعی سرشت انسانی هدایت میکند ، به روشنایی .

مار در این تصویر بدور محور جنب و جوش هوشیاری وDNA انسان چنبره زده است — آمیزش خزندگان — آزمایشات بیوژنتیکی خدایان سومر .
جمجمه های کریستال ارتباط تنگاتنگی با مایاهای باستانی دارند طوری که جمجمه های کریستالی به وفور در “مزو آمریکا” یافت میشود . مایا ها ” کِتسُـلکُواتُل _ Quetzalcoatl” را به ما ارائه دادند و 21 دسامبر 2012 را در تقویم خود به عنوان یک تاریخ پایان دوره بواسطه وقایعی برنامه ریزی شده و سیستماتیک تعیین کردند که ما باید آنرا در این سطح از دانش متحمل شویم .
تقویم مایایی
21 دسامبر 2012 پایان سیزدهمین چرخه “بکتون” در شمارش بلند مدت تقویم مایایی مزوآمریکا (کلمبیای سابق) می باشد که نقطه آغاز آن مطابق است با 11 آگوست 3114 قبل از میلاد مسیح در هماهنگی با تقویم گریگوری [تقویم مسیحی] ، و در همبستگی با GMT یا همبستگی 584283 JDM . شمارش بلند مدت بکتون در این مرحله (13.0.0.0.0.0) (4=13) تقریبا در هر 5125 سال خورشیدی مجددا آغاز میشود . ( مترجم : به 13 چرخه بکتون چرخه بلند یا شمارش بلند بکتون میگویند)
پی آمد این دوره پایانی برای خود مایا ها نیز نامعلوم بوده است و در این مورد اطلاعاتی بر روی “ستون سنگی تورتوگ یورو 6 ” ثبت شده است ، آنهم بصورت کتیبه ای ناتمام . هرچند عقیده بر این است که اینها احتمالا نشان دهنده طرز تفکر مایا ها نسبت تحولات جهان برای آغاز یک دوره جدید است . باورها و عقاید ضد ونقیضی در مورد این دوره پایانی و خاتمه چرخه تقویم مایایی در اذهان و افکار عمومی شکل گرفته است . برای اکثریت محققان و دیرین شناسان انطباق این دوره با دسامبر 2012 و تقارن کیهانی چیزی جز یک انطباق تصادفی نیست ، اما ایا مایا ها عمدا تقویم خود را طوری طراحی کرده اند که چرخه آن در نقطه انقلابی بپایان برسد .
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
تجارب شخصی در مورد جمجمه های کریستال
من این چند عکسی که اینجا قرار دادم هنگامی که از انبار سنگهای قیمتی درخشان واقع در منهتن در ژوئن 2004 بازدید میکردم گرفته ام .



جـِـین دُردی ، مایا ، جاشوا شـِـپیرو ، و اِلی
“جین” مالک یک جمجمه کریستال بنام “مایا” هست که آن را در سال 1990 در مکزیک خریداری کرده و بصورت یک ابزار شفا دهنده و بعنوان یک شیئ موثر در اعمال روحی بکار میبرد. « در سپتامبر 1995 دوازده روانشناس از اقصی نقاط جهان توسط ” ویرازانو بریچ”  در خانه من واقع در “بروکلین” جمع شدند تا روی جمجمه های کریستال تحقیق کنند . روز بعد من و جین به “جاشوا شپیرو” ملحق شدیم ؛ نویسنده کتاب “راز جمجمه های کریستال باستانی” و عضو کارگاه تحقیقاتی جمجمه کریستال در منهتن»
“مکس”  ، جمجمه کریستالی تگزاس
جمجمه ای با نام ” مکس” یا “جمجمه کریستالی تگزاس” شناخته شده است ، یک تکه است و 18 پوند وزن دارد (165/8 کیلو گرم _ مترجم) . گفته شده است که این جمجمه توسط یک مرتاض تبتی از گواتمالا آورده شده و به “جُـواَن پارکس_Joann Parks ” در هیوستون تگزاس واگذار شده است . خانواده پارکس به بازدید کنندگان اجازه میدهد “مکس” را از نزدیک ببینند ، همچنین آنها تاکنون جمجمه را در چندید نمایشگاه در سرتاسر ایالات متحده به نمایش گذاشته اند .
حقایقی راجع به مکس : مکس یک جمجمه کریستال معتبر میباشد که قدمت آن چندین هزار سال برآورد شده است و بعنوان یکی از کمیابترین آثار باستانی مکشوفه شناخته شده است . مکس توسط بزرگان مایا در شفا بخشی ، مراسم مذهبی و دعا بکار میرفته است . این جمجمه نفیس توسط مرتاض قدرتمند و شفا دهنده ای بنام ” نوربو” در گواتمالا پیدا شده و او آن را به هیستون تگزاس می آورد ، جایی که اکنون این جمجمه را به عنوان ابزار شفا بکار می برند . “جـواَن” و “کارل پارکس” هنگامی که دختر دوازده ساله شان بر اثر سرطان استخوان در حال مرگ بود با “نوربو” مواجه می شوند . آنگاه جواَن برای چندین سال به خدمت مرتاض در می آید . نوربو قبل از اینکه از دنیا برود آن جمجمه گرانبها را بدون هیچ توضیحی به پارکس می بخشد . ولی روزی آنها خواستند همه چیز را راجع به آن بدانند . جواَن نمیدانست با جمجمه کریستال چه کار کند بنابراین آن را بمدت چندین سال در صندوق جواهرات خود گذاشت . تا این که در سال 1987 نویسنده کتاب راز جمجمه های کریستال باستانی در یک برنامه تلوزیونی او را در لحظه بحرانی “نوسیرینو” راهنمایی میکند . بخاطر آن موقعیت بحرانی که مکس با برانگیختن ادراک و هوشیاری آن را مرتفـِـع ساخت اکنون مکس در سطح جهان برای همگان شناخته شده است .
“الی ” و جمجمه کریستال مکس

اولین تجربه من با یک جمجمه کریستال در سال 1989 در تمام مدت نمایش همگانی در نیویورک بود ، جایی که من با مکس مواجه شدم . چیزی که من تجربه کردم ، انرژی زیاد و پیامهایی از مکس بود وهمچنین تاثیری که روی بقیه کسانی که آن را در دست نگاه داشتند و شبکه انرژی خودشان را با آن پیوند دادند.
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
جمجمه کریستال “میشل هدگیز”


“آنا میشل هدگیز” در سال 2005 _ او در تاریخ 4/11/07 در سن 100 سالگی مرد .
مشهورترین و اسرارآمیز ترین جمجمه کریستال ، جمجمه “میشل هدگیز” می باشد . به دو دلیل ؛ اول این که خیلی مشابه شکل جمجمه واقعی انسان میباشد ، حتی مجهز به فک متحرک است . بیشتر جمجمه های کریستال مشهور دارای ساختاری غیر اصولی هستند ، اغلب دارای گونه هایی غیر اصولی و نوک تیزهستند که بصورت آشکار بر روی یک جمجمه بطور متمایزی از دیگر جمجمه ها ایجاد شده است (منظور برجستگی دو طرف صورت می باشد_مترجم) . دوما ، این غیر ممکن است که در مورد چگونگی ایجاد جمجمه “میشل هدگیز” از نقطه نظر فنی اظهار نظر کرد . از نقطه نظر فنی ساخت چنین چیزی غیر ممکن به نظر می رسد چنانچه امروزه مجسمه سازان و مهندسان حرفه ای قادر به ساخت نمونه مشابه آن نیستند . جمجمه کریستال “میشل هدگیز” گاهی با عنوان  ”جمجمه مخوف” معرفی شده است . این یک موضوع جنجالی و سوژه ای برای فیلم های علمی تخیلی است .
ساختار این جمجمه منحصر بفرد است ، قطه ای بزرگ از کریستال کوارتز شفاف و غیر معمول ، دارای 5 اینچ ارتفاع (معادل 7/12 سانتیمتر_مترجم) ، 7 اینج طول (معادل 78/17 سانتیمتر_مترجم) ، و 5 اینچ پهنا ، و 11 پوند وزن (معادل 5 کیلوگرم _مترجم) میباشد. این دقیقا با یک جمجمه کوچک انسان برابری میکند ، تقریبا با جزئیاتی کامل ، حتی برای مثال جمجمه فاقد گردی پیشانی یا برجستگی ناحیه ابرو است که مشخصه_ جمجمه_ زن است .
اما داستان از چه قرار است … یک روز در سال 1927 ، ماجرا جو ، مسافر و نویسنده انگلیسی “مایک میشل-هدگیز” ، که در مسطح و هموار کردن سطح زمین تبحر خاصی داشت ، هنگام مسطح کردن آثار مخروبه ای در بالای معبد ویرانه ای در شهر باستانی “لوبَـنتوم _Lubaantum” متعلق به مایاها واقع در “بریتیش هاندورس _ British Honduras ” (“بلیز” کنونی) دختر هفده ساله او “آنا” که او را همراهی کرده بود ناگهان چیز سوسو زننده ای در زیر خاک مشاهده کرد . “آنا” یک جمجمه حکاکی شده و صیقلی پیدا کرد که از سنگ کریستال ساخته شده بود ، طوری که قطعه فک آن مفقود شده بود . سه ماه بعد او فک جمجمه را در یک حفاری حدود 25 فوت آنطرف تر پیدا کرد . (مترجم : [بلیز] کشوری هم مرز با مکزیک و گواتمالا واقع در آمریکای مرکزی _ [25 فوت] 6/7 متر )
در سال 1970 ، صنعتگر هنرمند و ترمیم کننده عتیقه جات “فرانک دُرلَند” با موافقت “میشل هدگیز” جمجمه کوارتز را جهت بررسی و مطالعه به آزمایشگاههای “سانتا کلارا” ی کالیفرنیا برد . با آزمایشات انجام شده و به کارگیری تجربه و روش خاص خود “دُرلند” تمام آرایه های نا متجانس جمجمه آشکار شد . او هنگامی که جمجمه را در الکل بنزیل شستشو می داد ، با شعاع باریکی از نور به دقت جمجمه را بررسی کرد و محل قرار گیری قطعه فک را بر روی سنگ کوارتز مشخص کرد . این برای آزمایش کنندگان شگفت کننده بود ، گرچه آنها متوجه شدند جمجمه و فک بدون در نظر گرفتن محور تقارن طبیعی کریستال کوارتز تراش داده شده است .
در مبحث بلور شناسی نوین ، همیشه طرز عمل نخست برای جلوگیری کردن از ترک خوردگی وشکستن در طول مراحل شکل دهی و ساخت ، تعیین محور تقارن است . گرچه سازندگان جمجمه وانمود میکنند بکارگیری این روش ها به خاطر نگرانی از ایجاد چنین مشکلاتی ضرورت ندارد .
سازنده جمجمه ابزار فلزی نیز بکار نبرده است . “درلند” نتوانست هیچ گونه آثار خراشیدگی را روی جمجمه کریستال حتی با بکار گیری میکروسکوپ های بسیار قوی پیدا کند . در واقع برای این کار اکثر فلزات بر روی کریستال که دارای درجه وزن 2.65 ، و ضریب سختی 7 “ماز” میباشد هیچ اثری ندارند . به عبارتی دیگر حتی قلم تراش های امروزی نیز نمی توانند روی آن اثری بگذارند .
“درلند” از الگو های ریز نزدیک سطح تراش خورده گوارتز به این نتیجه رسید که  ابتدا شکل ناهموار جمجمه بدقت با اسکنه تراش خورده است و احتمالا از الماس استفاده شده . “درلند” معتقد است این حکاکی و صیقل کاری خوب احتمالا نتیجه استعمال بیحد و حصر محلول آب و ماسه کریستال سیلیکون است . مسئله اصلی این است که اگر این رویه معمول در آن زمان بوده است ، طبق محاسبه درلند ساختن این جمجمه بطور میانگین مستلزم کار و کوشش مداوم و طاقت فرسای 300 نفر در یک سال بوده است . ما باید بپذیریم این امر تقریبا غیر ممکن است و یا اینکه ساخت این جمجمه را توسط نوعی تکنولوزی از دست رفته بدانیم که امروزه معادلی برای آن نداریم .
بهر حال معمای جمجمه فقط مربوط به طرز ساخت آن نمی باشد . برجستگی استخوان گونه (برجستگی دو طرف جمجمه) دقیقا از قطعه جمجمه تفکیک شده اند و بصورت یک کانال نور عمل میکنند که تقویت کننده شعاع های نور منتهی به حفرهای چشم ها هستند ، مشابه اصول فیزیک نور امروزی .
حفره های چشم هریک بصورت عدسی مقعر عمل می کنند که منتقل کننده شعاعهای نور تحتانی به قسمت فوقانی کاسه سر هستند . همچنین در ناحیه داخلی جمجمه ، منشور و مجرایی از شعاع نور وجود دارد که اشیای زیر جمجمه را بزرگ و درخشان نشان میدهد .
“ریچارد گاروین” نویسنده کتابی در رابطه با جمجمه کریستال ، معتقد است جمجمه برای قرار گرفتن روی پرتویی از شعاع نور رو به بالا طراحی شده است . در نتیجه ی انتقال خطوط نور و خاصیت منشوری آن کل جمجمه نورانی خواهد شد و موجب برافروخته شدن حفرهای چشم می گردد . “درلند” این روش را مورد آزمایش قرار داد و اعلام کرد که قرار دادن جمجمه روی منبع نور و یا آتش منجر به نورانی شدن آن میگردد .
خصوصیات دیگری نیز در زمینه دانش تعادل وزن و نقاط اتکاء در مورد این جمجمه تشخیص داده شده است . تکه فک دقیقا به واسطه دو حفره صیقل شده بر روی جمجمه چفت میشود و به فک امکان حرکت به بالا و پایین را میدهد . جمجمه قادر به موازنه و متعادل کردن خود درست در قسمتهای اتصال فک می باشد که احتمالا این نقاط جهت معلق نگاه داشتن جمجمه روی سطح در نظر گرفته شده است . بنا براین در این نقاط تعادلی دقیق وجود دارد که کوچک ترین نیروی وارده باعث حرکت جمجمه به عقب و جلو میشود و فک بر اثر حرکت جمجمه باز و بسته میشود گویی جمجمه ای زنده به صورت منقطع در حال صحبت کردن است .
براستی آیا چه هدفی در این ساز و کار وجود دارد ؟ آیا این جمجمه فقط به منظور یک اسباب بازی هوشمند ساخته شده یا ابزاری خارق العاده برای گفتگوست. یا بعقیده “درلند”  آیا جمجمه ای متکلم جهت غیب گویی بواسطه تاثیر نیروهای متافیزیکی است ؟ که توضیحی منطقی برای آن وجود ندارد .
گزارشاتی مبنی بر تغییر رنگ جمجمه بدلایل ناشناس توسط شاهدان عینی بازگو شده است . گاهی اوقات در قسمت جلوی جمجمه سایه ای از رنگ سفید ایجاد میشود چنانچه گویی فضای وسط جمجمه خالی و تهی میشود ، در حالی که در وضعیت عادی کاملا زلال و شفاف است . در طول مدت 5 تا 6 دقیقه  نقطه ای تاریک در سمت راست جمجمه پدید میآید و کم کم کل فضای جمجمه را تاریک میکند سپس بطور اسرار آمیزی به همان صورت که آشکار شده بود ناپدید می شود .
افرادی شاهد انعکاس منظره هایی ناشناس در حفره چشم ها بوده اند ، منظرهایی از ساختمان ها و دیگر چیزها ، با وجود این جمجمه همواره با نمایی تیره تجلی میکند . عده ای نیز طنین صداهایی را از داخل جمجمه شنیده اند . و حتی یکبار برای بیش از 6 دقیقه درخشندگی واضحی که از هیچ منبع شناخته شده ای سرچشمه نگرفته بوده همچون هاله ای از نور جمجمه را احاطه کرده است.
در مجموع ظواهر جمجمه کریستال با هر یک از حواس پنجگانه احساس شده است . آن تغییر رنگ و نور ، آن رایحه ساطع شده ، آن صدا های ایجاد شده ، آن احساس گرما و سرما برای کسانی که آن را لمس کرده اند ، هر چند کریستال همواره در حالت طبیعی دارای دمای طبیعی 70 درجه فارنهایت میباشد (1/21 درجه سانتی گراد یا سلسیوس _ مترجم) ، و حتی مواردی از احساس تشنگی و گاهی اوقات طعم نیز گزارش شده است .
“درلند” نظریه ای دارد مبنی بر اینکه آنچه که در تمامی این موارد رخ داده است بدلیل تحریک قسمت ناشناخته ای از مغز توسط این _ جمجمه _ کریستال است ، باز شدن دریچه روح به سمت پروردگار . همواره نیرویی بوسیله چیزی شبیه امواج الکترومغناطیسی رادیویی با کریستالها در ارتباط است. از آنجایی که مغز نیز همان کار را انجام میدهد طبیعتا اثری متقابل بر یکدیگر دارند . همچنین او به این مسئله پی برد که رویداد های دوره ای جمجمه کریستال بدلیل موقعیت خورشید ، ماه و دیگر سیارات در آسمان میباشد .
پژوهشگر “ماریان ثـیزلُک_Marianne Zezelic” معتقد است  که اصولا جمجمه برای تحریک و تقویت نیروهای روحی شخص بکار گیرنده آن مورد استفاده قرار میگیرد . او نوشته است ، « کریستال بعنوان ذخیره کننده نیروهای مغناطیسی بکار می رفته است . چشم های جمجمه کریستال ، در هنگام  خیره شدن به آن ، یک ارتباط موزون را در جهت بر انگیختن میدان مغناطیسی موجود در ناحیه ای از مغز موسوم به مخچه سازماندهی میکنند». از اینرو مخچه بر اثر نفوذ جریانهای مغناطیسی وارد شده از حفرههای چشم جمجمه به مخزن نیروهای مغناطیسی مبدل میشود . و بدینسان رابطه ای از جریان مداوم نیروی مغناطیسی میان شخص خیره شونده و کریستال برقرار میشود . مقدار انرژی منتقل شده از جمجمه سرانجام با تاثیر بر قطبهای مغز در ناحیه بالای چشم ها ، باعث ایجاد پدیده های ذهنی و روحی می گردد .
“تام بیـردن” متخصص در رشته “سِــیکوتـِـرانیک _ psychotronic ” (وابسته به علم روانشناسی _ مترجم) ، معتقد است که جمجمه کریستال به عنوان یک واسطه گر هوشمند و متمرکز کننده نیروهای روحی نه تنها در جهت برانگیختن نیروهای شعور و زندگی به واسطه انرژی الکترومغناطیسی و دیگر پدیده های فیزیکی بکار می رود ، بلکه با تنظیم ارتعاشات خود جهت تطبیق با ذهن و فرکانس های شخص بیمار و متمرکز کردن انرژی های شفابخش بر میدان انرژی بیمار و تحت تاثیر قرار دادن آن ، در شفادهی نیز کاربرد دارد . بنابراین جمجمه کریستال باید بعنوان تقویت کننده و منتقل کننده انرژی های روحی و قدرت های موجود در جهان مورد استفاده قرار گیرد.
هنگامیکه مجموعه توانایی ها و فرازندگی های موجود  در جمجمه “میشل هدگیز” ملاحظه شود ، دانش امروزی در برابر توجیه آن سرگردان می ماند. چنانچه ” گاروین _ نویسنده ”  بطور مختصر در جمله ای گفته است « این غیر ممکن است که امروز ، در زمانی که بشر از کوههای ماه بالا رفته است ، نتوان نمونه ای مشابه از این دستاورد را ارائه کرد »
عدسی ها ، فیبر نوری ، و منشور ها تنها توانایی های فنی است که بشر امروز در زمینه کریستال بتازگی به آنها دست یافته است . در واقع امروزه کسی نیست که توانای حکاکی نمونه ای از جمجمه کریستال را داشته باشد .
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
جمجمه کریستالی بریتانیایی واقع در موزه ملی لندن که از سال 1898 در آنجا بوده است . یک جمجمه کریستال یک تکه و از کوارتز شفاف .

جمجمه کریستال پاریس واقع در موزه “ترو کِـی درو” پاریس – فرانسه . که دارای یک تورفتگی جزئی (سوراخ) روی سر است ، بعبارت دیگر حفره ای شبیه جای قرار گرفتن چیزی .
در طول قرن نوزدهم جمجمه های کرستال برای همگان شناخته شد . موزه های بیشماری در جهان علاقه مند به نمایش آثار باستانی تمدن های گذشته  مثل مصر ، یونان ، مزوآمِـریکا و غیره  شدند. ازینرو در سال 1878 در موزه آثار باستانی پاریس و در سال 1898 در موزه آثار باستانی لندن هر دو جمجمه کوارتز شفافی را نمایش داده اند ( هر دو از مکزیک در مدت اشغال فرانسویها در سال 1860 خارج شده اند ، ظاهرا توسط سربازان مزدور پیدا شده یا به غنیمت گرفته شده است )

جمجمه ET
ET جمجمه کوارتزی به رنگ دودی است که در مرکز آمریکا در قرن بیستم یافت شده است . این نام مستعار بدلیل اغراق آمیز بودن حالت جمجمه  که مشابه جمجمه موجودات بیگانه است بر آن نهاده شده است . ET بخشی از کلکسیون خصوصی “جوک وندیتان _ Joke VanDietan ” است ، کسی که با جمجمه های خود سفر میکند تا قدرت شفا بخشی آنها را به اشتراک بگذارد که به اعتقاد خود او توانایی این کار را دارند . « من در “همایش دانش _ استار کالج کنفرانس” در سال 1996 بواسطه “ET” پیشگویی کردم . »

جمجمه کریستال کوارتز سرخ موسوم به “جمجمه جاوید “

جمجمه ارغوانی

جمجمه کریستال مایایی
نمونه هایی از جمجمه کریستال که بیشتر مربوط به حجاری انسانهای ما قبل تاریخ است . آنها در اوایل سال 1900 میلادی در گواتمالا و مکزیک یافت شدند و توسط یک کشیش در سال 1979 به آمریکا آورده شدند . این دو جمجمه بسیار شبیه یکدیگرند . شبیه جمجمه ” میشل هدگیز” ، هر دوی آنها در ” هیولت پکرد” مورد مطالعه قرار گرفتند . و آنها نیز بطور اسرار آمیزی مخالف محور تقارن کوارتز تراش داده شده بودند .

جمجمه کریستال EL-I

جمجمه کریستال ” چین زان شاین”

http://www.google.com/search?q=Crystal%20Skulls&hl=en&tbs=vid:1
(لينك ويديوهاي مربوط . حتما ببينيد. )
BBC – May 22, 2008

جمجمه های کریستال در بسیاری از افسانه ها بازگو شده است .


فیلمی موسوم به ” ایندیانا جونز_ Indiana Jones novels” در مورد جستجوی جمجمه کریستال

در نمایش تلوزیونی “حادثه معترضه 321 ” دروازه ستارگان SG1 را “جمجمه کریستال” نامیده اند .
دکتر ” دنیــِـل جکسون ” با چیزی بنام  ”کِتسُلکُواکُل _ Quetzalcoatl” مواجه میشود . جمجمه کریستالی اسرارآمیز و سفر در زمان .
جمجمه باستانی “اینکا” ها
جمجمه ای مکزیکی موسوم به ” فرزند ستاره”
جمجمه های کریستال ؛ چشمان آبی
منبع : http://www.crystalinks.com/crystalskulls.html


0 دیدگاه:

توجه:

برای دیدن صفحه ی بعد بر روی "پیام های قدیمی تر" کلیک کنید

--------------------------------