روزی پدر لیلی،آش نذری پخته بود.لیلی هم در تقسیم آش همکاری می کرد.
مردم برای تبرّک آش نذری می گرفتند و می رفتند.وقتی نوبت به مجنون رسید،لیلی ظرف او را انداخت و شکست.مردم گفتند این نشانه ی بی علاقگی لیلی است و این چه خفّت است که مجنون می کشد؟ مجنون جواب داد: اگر با...
منبع:pitoonak.blogspot.com
کپی برداری از این مطلب تنها با ذکر نام pitoonak.blogspot.comمجاز است.
0 دیدگاه:
ارسال یک نظر